آری، تو نیز می‌آیی سرانجام
شادیِ کوچکِ عادیِ روزانه
برشی از
نان چاودار خواهی بود
یا لیوانی پر از
شیرِ خنک
و چون ابرهای تار در آسمان پرواز کنند
و
خورشید خندان سرک بکشد
حس می‌کنم تو را، روی زبانم حتی بر سقف دهانم.

"میلان_ جورجویچ"


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها